سیدرضا فیض آبادی
در ابتدای نیمه دوم، شهید حسین هزاوه یکی از گل ها را جبران کرد تا بازی ۲ بر ۱ شود.
ضربه کرنری بر روی دروازه تیم منتخب چوار اعلام شد. در دقیقه ۵۵، مصطفی نعمتی پشت توپ قرار گرفت...به ناگهان، دو هواپیما بر فراز زمین ظاهر شده و محوطه هجده قدم تیم چوار را مورد حملات و بمباران وحشیانه خویش قرار دادند تا نابرابرترین بازی فوتبال بین بمب افکن ها و بازیکنان بی دفاع رخ دهد.
آری، نابرابرترین بازی تاریخ فوتبال، در زمین چوار ایلام برگزار شد و هرگز به دقیقه نود نرسید...
دهه ۶۰ همینگونه بود. فوتبال در روستاها خیلی رونق داشت.
خود ما در بخش داورزن ایام نوروز مسابقاتی تحت عنوان جام شهدای فیض آباد برگزار می کردیم. گاه تا ۱۶ تیم هم می آمدند.
خودمان زمین را خط کشی می کردیم. خودمان پذیرایی می کردیم. جدول و برنامه ریزی و برگزاری مسابقات از یکطرف و مسابقه دادن با رقبا از طرف دیگر. در روستا هم کار اینگونه بود که اغلب خانوادگی به تماشا می آمدند.
شلوغ می شد و پر هیجان . اغلب روستاهای اطراف تیم می دادن و تماشاگر هم با خود می آوردند. پس امنیت و سلامت برگزاری مسابقات هم هنر بزرگی بود که با کمک مردم نجیب روستا اداره می کردیم.
کم کم پای تیم های معروف باشگاهی شهرستان سبزوار هم باز شد. تیم شهید بادپران با مدیریت و کاپیتانی محمد فشتنقی - تیم وحدت ابومسلم با حسین باغجری (ساعدی) و کاظم ایزی .. تیم درخشان با کاظم دامرودی و...از جمله تیم های سبزوار بودند که در مسابقات فیض آباد در نیمه اول دهه ۶۰ شرکت می کردند.
پر از هیجان و تا جایی پیش رفتیم که در لیست رسمی مسابقات خراسان بزرگ جای گرفت. تا اینکه مثل الان ماه رمضان به عید نوروز خورد و مسابقات تقریبا تعطیل شد.
حکایت دقیقه ۵۵ مسابقه روستای چوار واقعا تکان دهنده است. کاش یک کارگردان خوب پیدا شود و قشنگ به این سوژه بپردازد تا هم سفاکی دشمن عراقی را نشان دهد و هم این واقعه در تاریخ برای همیشه ثبت و ضبط گردد.
سال ۱۳۸۳ برای یادبود شهدای فوتبالیبست با تیم خبرنگاران (قلم ورزش) به ایلام رفتیم.
هنوز داغی آتش دقیقه ۵۵ در دل های مردم چوار هست به خصوص بازمانده های ان بازی.
کار به دقیقه ۵۵ میرسد که میگ های عراقی می آیند. دشت پهن و بدون مانع منطقه و عدم وجود ضد هوایی و البته نبود انسانیت و شرافت نزد خلبانان عراقی که آنقدر ارتفاع را کم کرده بودند که مردم را با مسلسل به رگبار بستند لحظات وحشت آوری را براین نقطه از وطن حاکم کرد.
حسین که برادرش در جلو چشمانش شهید شد وقتی از آن لحظات می گوید تمام وجودش می لرزد.
میگوید: جنگ جنگ است ولی تا اینقد نامردی ندیده ام. حتی در جنگ جهانی دوم هم به طور عمد مردم را بمباران نمی کردند ولی این نامردها می دیدند که ما داریم فوتبال بازی می کنیم...هرگز نمی توانیم این وحشی بازی آنها را فراموش کنیم. روز قیامت بر پا شد در چوار.
اسامی شهدای تیم منتخب چوار و سن آنها در زمان شهادت:
- حسین هزاوه (بخشدار فقید چوار، سرمربی و کاپیتان)- ۲۸ سال
- صید محمد زارعی (مدافع و هافبک)- ۲۵ سال
- مجتبی ناصری (دروازه بان)- ۲۲ سال
- یونس تلوکی (هافبک)- ۱۹ سال
- علی عباسی ( دفاع)- ۱۸ سال
- اسامی شهدای تیم منتخب جوانان ایلام و سن آنها در زمان شهادت:
- جهانگیر کاوه (مهاجم)- ۱۹ سال
- محمد کمالوند (مهاجم)- ۱۸ سال
- علی نجات کرمی (هافبک)- ۱۶ سال
- عبدالرزاق مهدیه (مهاجم)- ۱۶ سال
- داور شهیدی که قضاوت را به خدا وانهاد:
- حمیدرضا رضایتی - ۱۹ سال
- تماشاگرانی که بلیط شهادت داشتند:
- مراد آذرخش - ۱۵ سال
- امجد حیدری - ۱۳ سال
- خلیل مظفری - ۸ سال
- محمد جواد مظفری- ۷ سال
- سجاد مظفری - ۵ سال
انتهای پیام/د